روانشناسی یکی از آن حوزههایی است که همه خود را در آن صاحبنظر میدانند و به طرح نظریات مختلف در این حوزه میپردازند. از نویسندگان ادبی و فیلمسازان گرفته تا روانشناسان زرد و افراد عادی. این قضیه زمانی بدتر میشود که بخاطر انتشار آثار ادبی یا فیلمهای سینمایی مختلف، مردم برخی از توهمات روانشناختی طرح شده در این گونه آثار را حقیقت محض تلقی میکنند و به آنها تکیه میکنند. در نتیجه بسیاری از آن چیزهایی که شما هم در مورد روانشناسی میدانید ممکن است اشتباه باشد. در حقیقت در طول چند دههی گذشته، در حوزهی روانشناسی زرد دهها افسانهی نادرست طرح شده که به مردم درک نادرستی از نحوهی عملکرد مغز و نحوهی تفسیر رفتارهای اطرافیانشان داده است.
ریشهی این مشکل شاید ناشی از این مسأله است که ما به عنوان انسان همیشه در تلاش بودهایم تا دنیای پیرامون خود را معنا کنیم. همانطور که جرج کلی، نظریهپرداز شخصیت اشاره کرده است، همه ما به گونهای یک «روانشناس خارج از گود» هستیم! در واقع ما نه تنها مستعد ارائه توضیحات منطقی برای رفتار انسانی هستیم، بلکه اکنون در عصر پربار اطلاعات نیز قرار داریم که خود توهم دانایی ما را در همهی موارد تشدید میکند. حقیقت این است که بسیاری از منابع اطلاعاتی موجود در اینترنت و حوزهی عمومی (مثل کتابها، نشریات و مقالات روانشناسی زرد) به اندازه کافی مملو از اطلاعات نادرست هستند. این موارد نه تنها میتوانند ما را به ایجاد فرضیات نادرست در مورد طبیعت انسان سوق دهند، بلکه بر تصمیمگیریهای روزانهی ما نیز تأثیر میگذارند.
۱. انسانها فقط از ۱۰ درصد مغز خود استفاده میکنند
بسیاری از مردم این عبارت را شنیده و یا حتی از آن در موقعیتهای مختلف استفاده کردهاند. این ایده که افراد تنها از بخش کوچکی از مغز خود استفاده میکنند و پتانسیلهای دست نخوردهی زیادی را به جا میگذارد، موضوع رایج برخی فیلمهای معروف مانند فیلم «لوسی» (۲۰۱۴) و فیلم «بدون محدودیت» (۲۰۱۱) است. به طور کلی، هدر رفتن ۹۰ درصد از ظرفیت مغز یک استراتژی بیولوژیکی بسیار ناکارآمد خواهد بود و مطمئناً سیر انتخاب طبیعی تکامل باید بر خلاف این باشد یعنی در جهت توسعهی انسان نه کاستن از تواناییهای او.
اما در روانشناسی زرد هنوز هم روی این نکته تاکید دارند. امروزه دانشمندان مصرف اکسیژن و گلوکز بافت مغز را با استفاده از فناوری تصویربرداری مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) و توموگرافی انتشار پوزیترون (PET) اندازهگیری میکنند. دانشمندان مشاهده میکنند که تمام نواحی مغز سالم همیشه فعال هستند، حتی زمانی که افراد در خواب یا در کما هستند. با این حال، بسته به وظیفهای که فرد درگیر آن میشود، برخی از نواحی مغز نسبت به سایر قسمتها فعالتر میشوند، اما در مجموع مغز از تمام قسمتهای خود در همه حال استفاده میکند.
۲. بر اساس روانشناسی زرد برخی افراد نیمکرهی چپ مغزشان فعالتر است و برخی دیگر نیمکرهی راست مغزشان
یک تصور غلط رایج در روانشناسی زرد وجود دارد که افراد منطقی و تحلیلی نیمکرهی چپ مغزشان غالب است، در حالی که افراد خلاق و شهودی نیمکرهی راست مغزشان غالب است. اگرچه نیمکرههای سمت چپ و راست فعالیتهای مختلفی را بر عهده دارند، اما این مسأله به این معنا نیست که شخصیت کلی ما نیز بر مبنای عملکرد این نیمکرهها تعیین میشود.
با این حال واقعیت این است که هر دو نیمکرهی مغز به طور نزدیکی به هم متصل و مرتبط هستند.
به عنوان مثال، کل مغز باید برای یک فعالیت ساده داستان گویی، که ترکیبی از تفکر خلاق و همچنین تواناییهای زبانی است، به کار گرفته شود. یا اینکه همهی بخشهای مغز برای ایجاد تجربهای که ما آن را «آگاهی» مینامیم، با هم تعامل دارند و یکپارچه کار میکنند.
۳. حرص خوردن و استرس منجر به زخم معده میشود
به تبعیت از فروید، بسیاری از روانکاوان دیگر هم معتقد بودند که زخم معده با ولع روانی کودک برای تغذیه و وابستگی مرتبط است که در بزرگسالی دوباره شعلهور میشود و باعث ناراحتی دستگاه گوارش میشود. وقتی این نظریه بیاعتبار شد، این باور عمومی جایگزین آن شد که استرس و سبک زندگی باعث ایجاد زخم معده میشود.
اما واقعیت این است که استرس، هیجانات و ارگانیسمهای بیماریزا با هم شرایط ایجاد زخم معده را در بدن ایجاد میکنند.
مطالعات تأیید میکنند که استرس روانی-اجتماعی نقشی غیرمستقیم در تشکیل زخم و همچنین مقاومت در برابر درمان زخم معده دارد. با این حال، اکنون مطالعات تأیید میکنند که ارگانیسمهای شکلدهندهی بیماری مانند عفونت هلیکوباکتر پیلوری نیز میتوانند عامل مهمی در ایجاد زخم معده باشد. ضمنا زخم معده مانند هر بیماری مشابه دیگری صرفا با آنتیبیوتیک درمان میشود و نیازی به اقدامات روانشناختی خاص برای درمان آن نیست. فواید روانکاوی