درمان روانکاوی یک دستور کار مبتنی بر مصرف کننده را ترویج می کند زیرا با نیازهای فرد و تاریخچه زندگی او طراحی شده است. تاریخچه کودکی به عنوان مرجع طبیعی بودن هر فرد مهم است. هرکسی در خانهای «عادی» به دنیا میآید، در آن دوران کودکی زمینهای را برای تجربهاش از جهان تعیین میکند. دوران کودکی خوب، بد یا غیر آن، بر نحوه شناخت خود و دیگران تأثیر گذاشته است. آگاهی از این تأثیرات تاریخی برای هر ظاهری از خودمختاری حیاتی است.
بیمار روانکاوان به جای اینکه با یک «هنجار» فرضی مقایسه شود، همان گونه که هست پذیرفته می شود.
به همین ترتیب، بیمار در دسته بندی تشخیصی از پیش تعیین شده قرار نمی گیرد، بلکه از نظر چالش ها و درگیری های منحصر به فردش مورد قدردانی قرار می گیرد.
هر بیمار تشویق می شود در مورد هر چیزی که برای او مهم است صحبت کند و کشف کند. هیچ کس دیگری دستور کار مناطق قابل قبول یا مناسب مورد نگرانی را تحمیل نمی کند.
درمان محدود به زمان نیست، بلکه برای بیمار شأن و احترام قائل است تا سرعت درمان را طی کند و رابطه درمانی را تا زمانی که ارزشمند باشد حفظ کند.
نقش درمانگر به عنوان یک متحد و شریک در فرآیند درمانی است. در حالی که ممکن است گاهی نیاز به مقابله داشته باشد، اصل فراگیر هرجا که ممکن است «به نفع بیمار» است.
هدف نهایی درمان کمک به کاهش رنج انسان و افزایش کیفیت زندگی فرد است. در حالی که کاهش علائم رخ می دهد، تنها تمرکز درمان یا تعریف موفقیت نیست. بهترین روانشناس تهران